چهار اشتباه رایج مدیران تازهکار

۱. تمرکز بیش از حد بر کنترل به جای رهبری
مدیران تازهکار اغلب فکر میکنند برای نشان دادن اقتدار خود باید بر همه کارها نظارت داشته باشند. این تمایل به «کنترل کامل» نه تنها بهرهوری تیم را پایین میآورد، بلکه حس بیاعتمادی در کارکنان ایجاد میکند.
✅ راهکار:
تمرکز خود را از کنترل به «رهبری و هدایت» تغییر دهید. اعتماد به تیم و تفویض اختیار یکی از نشانههای بلوغ مدیریتی است. به اعضای تیم آزادی عمل بدهید تا خودشان روشهای بهتری برای انجام کار پیدا کنند.
🔍 مثال:
در شرکت گوگل، مدیران پروژه به جای مدیریت خرد، چارچوبها و اهداف را تعیین میکنند و تیمها را تشویق میکنند خودشان بهترین راهحلها را ارائه دهند. همین فرهنگ اعتماد، باعث نوآوریهای مکرر در گوگل شده است.
۲. نادیده گرفتن اهمیت ارتباطات
مدیران تازهکاری که تصور میکنند فقط با ابلاغ دستورات کارشان تمام میشود، دچار خطای بزرگی میشوند. ارتباط مؤثر شامل گوش دادن فعال، شفافسازی انتظارات، و ایجاد کانالهای باز برای تبادل نظر است. معمولاً مدیران بزرگ توانایی بالایی در برقراری ارتباط حرفهای با اعضا سازمان دارند
✅ راهکار:
ارتباط دوطرفه ایجاد کنید. نه تنها صحبت کنید، بلکه گوش دهید. جلسات کوتاه و منظم، ایمیلهای شفاف، و پیامرسانهای داخلی میتوانند به بهبود ارتباطات کمک کنند.
🔍 مثال:
در یک پروژه توسعه نرمافزار، یکی از مدیران با ایجاد جلسات هفتگی یکبهیک با اعضای تیم، توانست مشکلات پنهان را قبل از تبدیل شدن به بحران، شناسایی کند و نرخ تکمیل بهموقع پروژه را ۲۰٪ افزایش دهد.
۳. نداشتن بازخورد مؤثر
ندادن بازخورد به موقع یا صرفاً تمرکز بر نکات منفی، باعث دلسردی کارکنان میشود. بازخورد، یکی از ابزارهای کلیدی رشد کارکنان است. این بازخوردها معمولاً در نقاطی است که میتواند منجر به بهبود کار کارمند یا روند یک پروژه شود. بازخورد میتواند مثبت یا منفی باشد، یعنی همانطوری که نکات منفی گوشزد میشود، نکات مثبت هم بایستی گفته شود و مورد تقدیر قرار بگیرد.5 روش افزایش انگیزه کارکنان
✅ راهکار:
بازخورد باید به صورت مرتب، مشخص، و مبتنی بر رفتار باشد، نه شخصیت. ترکیب بازخورد مثبت و سازنده، اعتماد و انگیزه را تقویت میکند.
🔍 مثال:
مدیر یک مرکز تماس با ایجاد جلسات ماهیانه بازخورد فردی توانست میزان رضایت کارکنان را ۳۰٪ افزایش دهد و نرخ ترک کار را کاهش دهد.
۴. ترس از تصمیمگیری در مدیران تازهکار
مدیرانی که برای هر تصمیم کوچک دچار تردید میشوند، اعتبار خود را نزد تیم از دست میدهند. تصمیمگیری مؤثر، ستون فقرات مدیریت موفق است. تصمیم گیری یکی از مهارتهایی است که مدیران بایستی به آن تسلط داشته باشند. اگر بخواهیم توصیهای بکنیم، “کتاب مدیران و چالش های تصمیم گیری” نوشته مکس بازرمن، می تواند کتاب خوبی برای مدیران باشد.
✅ راهکار:
اطلاعات موجود را تحلیل کنید، مشورت بگیرید، اما در نهایت تصمیم بگیرید و مسئولیتش را بپذیرید. بیتصمیمی اغلب آسیبزنندهتر از تصمیم اشتباه است.
🔍 مثال:
در یک شرکت لجستیک، مدیر تازهکاری که از تغییر تأمینکننده مردد بود، باعث شد قرارداد بزرگی از دست برود. اما پس از آموزش در حوزه تصمیمگیری چابک، توانست تصمیمات جسورانهتر و مؤثرتری بگیرد.
دیدگاهتان را بنویسید